
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۷۵
۱
چون کعبه هرانکس که نشد شاد بکویش
گر قبله بود کس نکند روی برویش
۲
هرگه به تبسم بگشاد آن دهن تنگ
بر تنگدلان رحم نشد یکسر مویش
۳
از بسکه کشد غنچه صفت رو بهم از خشم
صد چاک چو گل شد دلم از تنگی خویش
۴
ای باد اگر آن نوگل بیرحم بعاشق
زنهار نبخشید تو زنهار بگویش
۵
گر خار دل آزردن بلبل نبود عیب
زشت است اگر بدرسد از روی نکویش
۶
اهلی ز خریداری یوسف چه زنی دم
یعقوب صفت چشم همیدار به بویش
نظرات