
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۸۲
۱
یار باید بر سر ما سایه گستر بودنش
هرکه شد خورشید باید ذره پرور بودنش
۲
پیش ما سهل است چون فرهاد ترک جان ولی
حیف باشد خسرو خوبان ستمگر بودنش
۳
ما بهمت چون سکندر دست شستیم از حیات
تا نباید آب خضر از ما مکدر بودنش
۴
دست و پا نتوان زدن در بحر عشق از زیرکی
غرقه طوفان چه حاصل از شناور بودنش
۵
در طریق عاشقی اهلی سر و سامان مجوی
هرکه این ره میرود باید قلندر بودنش
نظرات