اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۸۹۶

۱

نشد از زخم تیر آهو گریزان روز نخجیرش

از آنشد تا کسی بیرون نیارد از درون تیرش

۲

هر آن عاشق که شد آشفته زنجیر موی تو

بجز پیش تو نتوان داشتن جایی بزنجیرش

۳

به خوابم دوش میخواندی میان لاله زار گل

مرا در خاک و خون خواهد نشاند امشب بتعبیرش

۴

الا ای مهربان تدبیر کار اشک ریزان کن

که آب از سر گذشت و ما نمیدانیم تدبیرش

۵

براه آرزو اهلی فتاده ذره خاک است

بیا ای آفتاب عاشقان از خاک برگیرش

تصاویر و صوت

نظرات