
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۰۸
۱
نقش پای او که محراب دعا می یابمش
سجده شکری کنم در هر کجا می یابمش
۲
زهره دیدن ندارم از جفای خوی او
گرچه با خود باز در عین وفا وی یابمش
۳
جور خوبان آتش افروزست و مهر آتشفشان
در وفا آن ذوق نبود کز جفا می یابمش
۴
بعد عمری چون گرفتم دامنش ندهم ز دست
گر نگیرم کام از او دیگر کجا می یابمش
۵
خانه یی کز برق دیدار بتی روشن نگشت
گر حریم کعبه باشد بی صفا می یابمش
۶
من نمیدانم که جانست اینکه دارم یا خیال
زین دو بیرون نیست باری آشنا می یابمش
۷
بر سر کوی مغان اهلی به کنج عافیت
پادشاه وقت بود اکنون گدا می یابمش
نظرات