
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۱۲
۱
عیش اگر خواهی سگ خوبان مردم زاده باش
بنده ایشان شو از فکر جهان آزاده باش
۲
لاله تا در بند جام می بود با می بود
نکته یی گفتم توهم دربند جام باده باش
۳
کس نگوید لاابالی شو بده مستی ز دست
همچو صوفی باده نوش و بر سر سجاده باش
۴
منزل عشق است خواهی کعبه خواهی میکده
راه یکرنگش مده از دست و بر یک جاده باش
۵
بیخبر منشین که ناگه میشود محمل روان
گر هوای کعبه جان میکنی آماده باش
۶
گر دلت آیینه عشق است روی از خود متاب
پاک کن خاطر زهر نقشی و لوح ساده باش
۷
میوه کز خامی نیفتد سنگ نا اهلان خورد
فارغند افتادگان اهلی تو هم افتاده باش
نظرات