اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۱۷

۱

گر فراغت طلبی همنفس رندان باش

سر و سامان بهل و بیسر و بیسامان باش

۲

بارخ مغبچکان کنج خرابات خوشست

گنج اگر با تو بود خانه بگو ویران باش

۳

هرکه عشقت بخرد هر دو جهان بنده اوست

بنده عشق شو و بر دو جهان سلطان باش

۴

چند حسرت خورد ایشاه جهان درویشی

بطفیل همه یکبار بگو مهمان باش

۵

چشم آلوده دلان لایق دیدار تو نیست

ای بهشتی صفت از مدعیان پنهان باش

۶

شربت وصل تو صد درد مرا درمان است

گو یکی زخم دل از لعل تو بیدرمان باش

۷

نوجوانان همه سرمست می و بوس و کنار

اهلی پیر به این معرکه گوترخان باش

تصاویر و صوت

نظرات