اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۲۶

۱

یار مستغنی و ما مستغرق دریای عشق

آه از استغنای حسن و وای از استیلای عشق

۲

شد بعشق آن جوان موی سیاه من سپید

وز سر من یکسر مو کم نشد سودای عشق

۳

پرسش خون شهیدان روز محشر گر کنند

صد قیامت هر طرف برخیزد از غوغای عشق

۴

شد دل مجنون ز من سرچشمه آب حیات

میخورد آب از دل من آهوی صحرای عشق

۵

دولت معراج معنی عشق صورت میدهد

نیست در راه حقیقت پایه یی بالای عشق

۶

درد عشق در دل ما گر بود جان گو مباش

بهتر از جان است ما را درد روح افزای عشق

۷

لذت عشق از همه عیش جهان شیرین تر است

در دل اهلی نگیرد هیچ لذت جای عشق

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۳۶۱

نظرات