اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۲۸

۱

ز بسکه سینه خراش است زخم خار فراق

هنوز با می وصلیم در خمار فراق

۲

ز ما مبر که ببوی تو ای غزاله چین

ز ملک وصل فتادیم در دیار فراق

۳

ز روزگار بنالند خلق و این طرفه

که روزگار بنالد ز روزگار فراق

۴

جدا ز گلشن وصلت چو لاله ام ای گل

ستاره سوخته هجر و داغدار فراق

۵

چه قدر وصل شناسد کسی که چون اهلی

بخاک و خون ننشیند ز رهگذار فراق

تصاویر و صوت

نظرات