
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۴
۱
به قتلم اینهمه خشم و عتاب حاجت نیست
چو می کشد غم عشقم شتاب حاجت نیست
۲
تو شمع بزمی و صد خانه روشن از رویت
بهر کجا که تویی آفتاب حاجت نیست
۳
اگر شراب نباشد تو باشی ای ساقی
بیا که صحبت ما را شراب حاجت نیست
۴
ما که قبله حاجت شد آستانه تو
بکعبه رفتنم از هیچ باب حاجت نیست
۵
دلا چو مرغ قفص چاره تو تسلیم است
چه میطپی بنشین اضطراب حاجت نیست
۶
عذاب ظلمتت غم بهر آب خضر مکش
برای یکدم آب این عذاب حاجت نیست
۷
خموش اهلی اگر توبه ات دهند از عشق
حدیث بیهده گو را جواب حاجت نیست
نظرات
جعفر عسکری