
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۴۳
۱
چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم
کاحوال درد خویش فراموش میکنیم
۲
پیش بتان بخدمت اگر دست بسته ایم
دست خیال باتو در آغوش میکنیم
۳
ما را مران ز شکر خود چون مگس به تیغ
کز یاد نوش بر سر خون جوش میکنیم
۴
خون خوردنی که بر دل ما خوشگوار شد
زهریست کز هوای لبت نوش میکنیم
۵
زان جیب غنچه چاک بود در چمن که ما
یادی ز گلرخان قباپوش میکنیم
۶
اهلی به شعر از آن دل ما زنده میکند
کانفاس عیسی از لب او گوش میکنیم
نظرات