
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۵۱
۱
ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم
که سنگ می شکند شیشه یی که ما داریم
۲
بیا که ساقی ما را شکایت از کس نیست
وگر کند گله ما هم بهانه ها داریم
۳
ز گلستان نکویی نمیرسد مارا
بغیر بویی و آن نیز از صبا داریم
۴
غبار خاطر ما از کدورت غیرست
وگرنه با همه آیینه وش صفا داریم
۵
کسی ندید زبونتر ز ما که سوزد چرخ
مگر ستاره بخت زبون که ما داریم
۶
بخنده گفت که خوشباش کانچنان هم نیست
که نا امیدی بیچاره یی روا داریم
۷
نگو بپوش ز روی بتان نظر اهلی
تو لب بپوش که ما گوش بر قضا داریم
نظرات