اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۵۵

۱

عالمی گر خون خورند از عشق ما هم می‌خوریم

بخش خود ما نیز خون دل ز عالم می‌خوریم

۲

پیش ما از ذوق شادی لذت غم خوش‌تر است

تا نگویی دیگران شادند و ما غم می‌خوریم

۳

جرعه نوشانیم فارغ از مرگ و حیات

زان که آب زندگی از ساغر جم می‌خوریم

۴

ما که خود لب بسته‌ایم از سرمستی همچو جم

گر صراحی دم زند خونش به یک دم می‌خوریم

۵

در سر کار بتان ساقی دلی گر رفت رفت

جام می پر کن که ما اندوه دل کم می‌خوریم

۶

ما ز گرد غیر چون آب روان دل شسته‌ایم

از کدورت دم مزن با ما که بر هم می‌خوریم

۷

با رقیبان گر نداریم الفتی اهلی چه عیب

آهوی صحرای عشقیم از سگان رم می‌خوریم

تصاویر و صوت

نظرات