
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۶۲
۱
در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم
چون لاله کجا بود که داغی نکشیدیم
۲
هرگز نگذشتی به رهی ایمه شبگرد
کاندر رهت از آه چراغی نکشیدیم
۳
بی روی تو منت ز گل لاله نبردیم
هرگز ز خسی گنده دماغی نکشیدیم
۴
آن خار ضعیفیم که از وادی محنت
هرگز ز هوس رخت بباغی نکشیدیم
۵
اهلی چه نشاط آورد آن باده که هرگز
بی زهر غمی هیچ ایاغی نکشیدیم
نظرات