اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۶۷

۱

من خسته ای فلک کی دمی از تو شاد گشتم

چه مراد جستم از تو که نامراد گشتم

۲

من زار را به مجنون مکن ای حکیم نسبت

که به درد و داغ حسرت من از او زیاد گشتم

۳

به غبار خاک راهش نرسیدم ارچه عمری

همه‌سو چو آب رفتم همه‌جا چو باد گشتم

۴

دل من ز شش‌در غم نشدش گشاد هرگز

که چو کعبتین هر سو ز پی مراد گشتم

۵

ز در بتان چو اهلی که مرا به سنگ رانَد

که به کوی نوغزالان سگ خانه‌زاد گشتم

تصاویر و صوت

نظرات