اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۸۴

۱

نیستم طاقت که آه داد خواهی بشنوم

کآتشم در جان فتد هرگه که آهی بشنوم

۲

پیش ازین راضی نمیگشتم بدیداری ز دود

راضیم اکنون که نامش گاهگاهی بشنوم

۳

گریه ام یاد آورد چون مردم ماتمزده

ناله افتاده یی هرگه براهی بشنوم

۴

شوق آن چابک سوار از خانه ام بیرون کشد

در هر آن منزل که آواز سپاهی بشنوم

۵

داد بر خونم گواهی خونبها این بس مرا

کاین گواهی از لب چون او گواهی بشنوم

۶

ز آتش غیرت رود دودم به سر اهلی چو شمع

از زبان هر که نام کج کلاهی بشنوم

تصاویر و صوت

نظرات