
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۹۹
۱
در عهد تو آسوده کس از داغ ستم نیست
گر سنگ سیاه است که بی آتش غم نیست
۲
خاک قدمت هرکه شود بگذرد از عرش
ای خاک بر آن سر که ترا خاک قدم نیست
۳
آزار دل ما مکن ای گل که حرام است
مرغ دل عاشق کم از صید حرم نیست
۴
هر چند که جور تو ز اندیشه زیادست
تا بیش بود مهر من از جور تو کم نیست
۵
نشکفت دل ما زنسیم کرم کس
افسوس که در باغ جهان بوی کرم نیست
۶
خوشباش اگر درد و ملالی رسد از دوست
در جام جهان صاف سلامت همه دم نیست
۷
اهلی مزن از همدمی ماه و شان لاف
کایشان نکنند این کرم و شان توهم نیست
تصاویر و صوت

نظرات