اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۹۴

۱

تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم

من هم زبان برآرم تا کی خموش باشم

۲

من خاک آستانم گر مدعی غلامست

این خاکساریم به کان خود فروش باشم

۳

گر زیر خاک چون خم خشت از سرم بر آری

بینی کز آتش دل چون می بجوش باشم

۴

خواهم که پیش خلقت مستانه ره بگیرم

لیکن تو چون بیایی من کی بهوش باشم

۵

این بس که از تو گاهی نیشی خورم چو اهلی

من کیستم کز آن لب در بند نوش باشم

تصاویر و صوت

نظرات