اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۹۹۵

۱

دل کباب از لعل او چون از دلش بیرون کنم

همچو آتشپاره یی چسبیده بر دل چون کنم

۲

ای چو جان جا کرده بر دل گر بتنگی از دلم

خود برون رو جان من من چون ترا بیرون کنم

۳

چرخ بی رحم و تو بد مهر و من از دل در عذاب

از تو نالم یا ز دل یا شکوه از گردون کنم

۴

بر کنم از کوه سنگ و بر دل از جورت زنم

عاقبت از دست جورت کوه را هامون کنم

۵

گر بدوزخ همچنین گریان برندم روز حشر

دوزخ از سیلاب اشک خویشتن جیحون کنم

۶

همچو مجنون همنشینی با من آهو چون کند

شیر اگر با من نشیند دل ز دردش خون کنم

۷

شعله شوق تو آتش در دلم ایشمع زد

خواستم پروانه وش این شعله را افزون کنم

۸

عیب باشد خوبی لیلی ستودن پیش تو

عیب باشد گر حکایت منهم از مجنون کنم

۹

گر چو اهلی پیرم از جور جوانان ای پسر

از که کردم کامرانی کز تو هم اکنون کنم

تصاویر و صوت

نظرات