اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۲

۱

آنشب که محمد سوی معراج برآمد

بنگر که کمال نظرش تا بچه حد دید

۲

زد عقده هستی گره میم در احمد

شد عقده گشا احمد و فی الحال احد دید

۳

در دیدن این واقعه پرسش مکن از غیر

کآنجا که نظر کرد محمد همه خوردید

تصاویر و صوت

نظرات