
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۲
۱
آگه ز درد خسته عشق بتان کسیست
کو خود ز درد عشق بود خسته و ضعیف
۲
بیمار عشق را ز فغان جان به لب رسید
بی درد را خیال که نی میزند حریف
تصاویر و صوت

نظرات