
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۲۴۳
۱
آنشمع دمی ز چشم روشن نرود
کز دیده سرشک تا بدامن نرود
۲
یار از بر من برفت و حرمان وصال
دردیست که هرگز از دل من نرود
نظرات