
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۳۳۲
۱
بیگانه وشی که دیر دیرش بینند
به زانکه بدوستی دلیرش بینند
۲
دریاب که گل بتازه روییست عزیز
خوارست بهفته یی که سیرش بینند
نظرات