
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۳۳۴
۱
فریاد که عمر رفت و حرمان بفزود
سرمایه جان زیان شد اندر غم سود
۲
بود زا می غفلتم حساب الفرحی
آخر که بهوش آمده ام هیچ نبود
نظرات