
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۱۷
۱
جان رفت و سر پریدنم نیست هنوز
امید باو رسیدنم نیست هنوز
۲
عمریست ک خورشید پرستم به خیال
یکذره مجال دیدنم نیست هنوز
نظرات