
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۲۸
۱
دل همچو چراغ روغن از خون بودش
آن به که چراغ روغن افزون بودش
۲
گر روغن این چراغ شهوت ریزد
خود گو که چراغ زندگی چون بودش
نظرات