
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۴۷
۱
ساقی، چو چراغ سحرم زار و زبون
چشمم بعنایت تو بازست کنون
۲
خیز از می کهنه روغنی کن به چراغ
دریاب و گر نه رفتم از دست برون
نظرات