
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۶۷
۱
آن گل که بود رخش گلستان همه
وز دیدن او تازه بود جان همه
۲
گر گفت رقیب وصل او حق منست
نومید مشو که حق بود زان همه
تصاویر و صوت

نظرات