
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸
۱
زان روز که آب و گل سرشتند مرا
در دل همه تخم مهر کشتند مرا
۲
سرگشته از مهم که خورشید و خان
یکروز بحال خود نهشتند مرا
نظرات