
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۵۲ - مدح
۱
ای شاه شاهزاده سپهرت غلام باد
کام جهان ز توست جهانت بکام باد
۲
آن دست مال بخش که جانها نثار اوست
همواره در بهار طرب سوی جام باد
۳
جام از سرشک دیده ی انگور در کفت
وز گریه چشم حاسد تو نیل فام باد
۴
پیراهن خلاف تو را بر تن عدو
همواره زه چوخنجر ودامن چودام باد
۵
گر عقد مملکت نکند واسطه تورا
دهر این چنین که هست گسسته نطام باد
۶
شاها جهان ابلق اگر چند توسن است
چون دید زین دولت تو خوش لگام باد
۷
میمون همای مدح تو را همچون من هزار
در زیر تیر تربیتت اهتمام باد
عمرت چو دور ز ایام دور باد
از تاج و تخت تو بد ایام دور باد
نظرات