اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

شمارهٔ ۵

۱

صبحدمان، ازمی گل بوی مست

همچو نسیم سحرازجا به جست

۲

خواب نهان، در سر شهلای شوخ

تاب عیان، در سر مرغول شست

۳

خانه بهم بر زده چون عهد ترک

زلف بهم درشده چون غول مست

۴

ساقی آزاده، ستاده بپای

باقی دوشین می نوشین بدست

۵

راه حزین میزد و آوای نرم

چنگ ارم در برو آهنگ پست

۶

در شرر ساغر و زنّار وار

چشم من از صورت او بت پرست

۷

گفت: که بر دست و لب من بنقد

بوسه شش داری و باده سه شست

۸

با زر، ساقی بستد جام می

تا دل من سوخته برهم نشست

۹

تا، بدولب هست کنیم آنچه نیست

تا، به دومی نیست کنیم آنچه هست

۱۰

پرده در این باب نباید درید

توبه در این راه، نباید شکست

۱۱

تیغ بر آهیخت و لیکن نزد

تیر بیانداخت و لیکن نه خست

تصاویر و صوت

نظرات