عارف قزوینی

عارف قزوینی

شمارهٔ ۳ - یک غزل ناتمام عارف

۱

جان از غم دوست رستنی نیست

زین دام هلاک جستنی نیست

۲

آن فتنه که خاستی و برخاست

تا ننشینی نشستنی نیست

۳

بگسست علاقه‌ای که‌اش من

پنداشتمی گسستنی نیست

۴

از کردنِ توبه توبه کردم

این توبه دگر شکستنی نیست

۵

آن سبزهٔ عشق کو نخورد آب

از چشمهٔ چشم رستنی نیست

۶

از قحبه و هیز عشق و عفت

زینهار مجو که جستنی نیست

تصاویر و صوت

نظرات