
عارف قزوینی
شمارهٔ ۲ - بوسه و جان
۱
دلم ز کف سر زلف تو را رها نکند
دل از کمند تو وارستگی خدا نکند
۲
اگرچه خون مرا بیگنه بریخت ولیک
کسی مطالبه از یار خونبها نکند
۳
هر آنکه از کف معشوق جامِ می گیرد
نظر به جانب جام جهاننما نکند
۴
بسوخت سینه ندیدم اثر ز آه سحر
ز من گذشت، کسی بعد از این دعا نکند
۵
به بلبلان چمن از زبان من گویید
به خواب ناز گلم رفته کس صدا نکند
۶
تو بوسه ده که مَنَت جان نثار خواهم کرد
کسی معامله بهتر از این دو تا نکند
۷
بگفتمش که دلت جای عارف است بگفت
کسی به دیر شهان فرش بوریا نکند
تصاویر و صوت


نظرات
کژدم