
عارف قزوینی
شمارهٔ ۶۰ - دمکرات و اعتدال
۱
مرا عقیده پیرار و پارسالی نیست
خیال روی دمکرات و اعتدالی نیست
۲
ز رنگهای طبیعت که نیست جز نیرنگ
مرا به دیده به جز نقش بیخیالی نیست
۳
مقام و رتبهٔ شاهنشهان گرفت زوال
ولیک سلطنت عشق را زوالی نیست
۴
به غیر تار که در پرده گفت قصهٔ عشق
کسی به بزم تو محتاج گوشمالی نیست
۵
به یار گوی که ای روح اهل دل از من
به پیشگاه تو جز قالب مثالی نیست
۶
ز دست گریه چنان خشک گشت چشمهٔ چشم
که هیچ قرن چنین دور خشکسالی نیست
۷
ز گوشهگیری و از انزوا خوشم که منم
دو گوش و هیچ در این گوشه قیل و قالی نیست
۸
دلم نشیمن رندان و جای اهل دل است
مقام و بارگه بندگان عالی نیست
۹
پی نثار تو پوسیده جانی است مرا
بدان تعارف معمول و خشک و خالی نیست
۱۰
ز من به غیرت و ناموس و مملکتخواهی
بگو خوشیم به دوریت هم ملالی نیست
۱۱
ببین که خانهٔ ایران پر است مشتی زن
میا تو سرزده همسایه خانه خالی نیست
تصاویر و صوت


نظرات