
عارف قزوینی
شمارهٔ ۱۲
۱
بلبل شوریده فغان میکند
شکوه ز آشوب جهان میکند
۲
دامن گل گشته ز دستش رها
ناله و فریاد و امان میکند
***
۴
باد خزان پیرهن گل درید
دامن گل شد ز نظر ناپدید
۵
سرو چو یعقوب از این غم خمید
غصه قد سرو، کمان میکند
***
۷
خارجه در مجلس ما جا گرفت
نرگس شهلا ره ایما گرفت
۸
لاله ازین داغ به دل جا گرفت
عاقبت این هیز زیان میکند
***
۱۰
شد «پرتیوا» پی غارتگری
ریخته دزدان عوض مشتری
۱۱
نه گل به جا ماند و نه باغی
هر یک ز سو به سراغی
***
۱۳
دزد ز هر سوی به غارتگری
خیرهسری بین که چهها میکند
تصاویر و صوت

نظرات
سید محسن
سیاوش