عارف قزوینی

عارف قزوینی

شمارهٔ ۱۶ - چه شورها

بنا به‌ گفتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، چه شورها در استانبول و پس از «معلوم شدن خیالات ترک‌ها نسبت به آذربایجان» تصنیف شده است (اواخر سال ۱۳۳۶ ه.ق).

۲

چه شورها که من به پا، ز شاهناز می‌کنم

در شکایت از جهان، به شاه باز می‌کنم

جهان پر از غم دل از (جهان پر از غم دل از) زبان ساز می‌کنم (می‌کنم)

۴

ز من مپرس چونی، دلی چو کاسۀ خونی

ز اشک پرس که افشا نمود راز درونی

نمود راز درونی، نمود راز درونی، نمود راز درونی

۶

اگرچه جا ازین سفر، بدون دردسر

اگر به در برم من، به شه خبر برم من

چه پرده‌های نیرنگ ز شان، به بارگاه شه درم من (ز شان به بارگاه شه درم من)

۸

حکومت موقتی چه کرد بِهْ که نشنوی

گشوده شد درِ سرای جم به روی اجنبی

به باد رفت خاک و کاخ (به باد رفت خاک و کاخ) و بارگاه خسروی (کاخ خسروی)

۱۰

سکون ز بیستون شد، چو قصر کن فیکون شد

صدای شیون شیرین، به چرخ بوقلمون شد

(به چرخ بوقلمون شد، به چرخ بوقلمون شد، به چرخ بوقلمون شد)

۱۲

شه زنان، به سرزنان و موکنان

به گریه گفت: کو سران ایران، دلاوران ایران؟

چه شد که یک نفر مرد، نماند از بهادران ایران (نماند از بهادران ایران)

۱۴

کجاست کیقباد و جم، خجسته اردشیر کو؟

شهانِ تاج‌بخش و خسروانِ باجگیر کو؟

کجاست گیو پهلوان (کجاست گیو پهلوان)

و رستم دلیر کو (رستم دلیر کو)؟

۱۶

ز تُرک این عجب نیست، چه اهل نام و نسب نیست

قدم به خانۀ کیخسرو، این ز شرط ادب نیست (این ز شرط ادب نیست)

(این ز شرط ادب نیست)

۱۸

ز آه و تَف، اگرچه کف، زنی چون دف، بزن به سر، که این چه بازی است؟

که دور ترک بازی است

برای تُرک‌سازی عجب زمینه‌سازی است(عجب زمینه‌سازی است)

۲۰

زبانِ تُرک از برای از قفا کشیدن است

صلاح پای این زبان ز ممکلت بریدن است

دو اسبه با زبان فارسی (دو اسبه با زبان فارسی)

از ارس پریدن است (خدا جهیدن است)

۲۲

نسیم صبحدم خیز، بگو به مردمِ تبریز

که نیست خلوتِ زرتشت، جای صحبتِ چنگیز (جای صحبتِ چنگیز)

زبانتان شد از میان، به گوشه‌ای نهان

۲۴

سیاه‌پوش و خاموش، ز ماتم سیاووش

گر از نژاد اویید، نکرد باید این دو را فراموش (نکرد باید این دو را فراموش)

۲۵

مگو سران فرقه، جمعی ارقه، مشتی حقه‌باز

وکیل و شیخ و مفتی، مدرس است و اهل آز

بدین سیاست آب رفته (بدین سیاست آب رفته)

کی شود به جوی باز (خدا به جوی باز)

۲۷

ز حَربهٔ تَدَیُّن خراب مملکت از بُن

نشسته مجلس شوری به ختم مرگ تمدن (به ختم مرگ تمدن) (به ختم مرگ تمدن)

۲۸

چه زین بتر ز بام و در به هر گذر

گرفته سر به سر خریت، زمام اکثریت

گر این بود مساوات

دوباره زنده باد بربریت (دوباره زنده باد بربریت)

۳۰

به غیر باده زادۀ حلال کسی نشان نداند

از این حرام‌زادگان یکی خوش امتحان ندارد

«رسول‌زاده» ری به ترک (رسول‌زاده، ری به ترک)

از چه رایگان نداد (رایگان نداد)

۳۲

گذاشت و بهره برداشت هر آنچه هیزم تر داشت

به جز زیان ثمر از این «اجاق ترک» چه برداشت ؟

با خود این چه ثمر داشت (با خود این چه ثمر داشت)

۳۴

به غیر اشک و دود، هر آنچه هست و بود

یا نبود بی‌اثر ماند، ز سودها ضرر ماند

برای آنچه باقی است، ببین هزارها خطر ماند (ببین هزارها خطر ماند)

تصاویر و صوت

عارف قزوینی شاعر ملی ایران - عارف قزوینی - تصویر ۳۸۱
دیوان عارف قزوینی به کوشش عبدالله بهسرشتی - عارف قزوینی - تصویر ۱۴۷

نظرات

user_image
omid
۱۳۹۷/۰۲/۱۵ - ۱۸:۰۸:۵۳
اقبال آذر نیز این تصنیف را اجرا کردند
user_image
نوشاد رکنی
۱۳۹۷/۰۲/۱۸ - ۰۱:۲۶:۵۹
اجرای نسبتاً کاملی از این تصنیف توسط مهدی امامی در آلبوم «تصنیف‌های عارف قزوینی، روایت فرید خردمند» به سرپرستی اجرای امیر شریفی انجام شده است.
user_image
پیمان
۱۳۹۷/۱۰/۰۳ - ۰۸:۴۰:۲۰
سلام.ببخشید اگه کسی از دوستان از مقصود عارف از گفتن این شعر و داستانی که پشتش هست اطلاعاتی داره بی زحمت بنویسه برامون.متشکرم
user_image
احمد لماس
۱۳۹۸/۰۲/۱۸ - ۰۶:۴۷:۲۹
از قرار گویا در ابتدای کار تاسیس کشور ترکیه توسط کمال پاشا عده ای از به اصطلاح روشنفکران آن دیار در خصوص تعریف و تمجید از کشور تازه تاسیس خود کار را به تخریب و تحقیر همسایگان کهن از جمله ایران بسط داده بودند و گویا شخصی به نام سلیمان نظیف از آن میان از دیگران در وقاحت سبقت جسته و دائم در کار توهین و تخفیف ملت و کشور ایران به انحای گوناگون جد و جهدی غریب داشته که روشنفکران ایرانی چند تنی در
پاسخگویی به خزعبلات او مطالبی بیان میکردند و این شعر عارف نیز یکی از آن
پاسخهاست که او مطرح کرده !
user_image
حسین
۱۳۹۸/۰۵/۰۵ - ۲۳:۳۵:۴۳
اجرای اصلی این تصنیف توسط مرحوم استاد اقبال آذر انجام گرفته .
user_image
علی
۱۳۹۸/۰۶/۲۷ - ۰۱:۵۸:۱۱
بیت دوم این طور هم اجرا شده: ز من مپرس که چونی دلی نشسته به خونی ....بیت سوم:اگر "که جان "از این سفر بدون درد سر....با تشکر
user_image
Mohieddin Jafari
۱۳۹۸/۱۰/۲۲ - ۱۵:۴۸:۳۹
یکی از بهترین اجراهای این تصنیف در مجموعه یادواره برومند ساخته استاد محمدرضا لطفی
user_image
سید محسن
۱۳۹۹/۰۱/۲۸ - ۱۶:۳۲:۵۳
زبان ترک برای از قفا کشیدنصلاح پای این زبان ز مملکت بریدن استوکیل و شیخ و مفتی و مدرس است اهل آز-درست است
user_image
علیرضا پورمند
۱۴۰۱/۰۷/۲۹ - ۰۴:۴۷:۳۷
یک نوار از علی اصغر بهاری وجود داره که این تصنیف را با آوا و کمانچه خودشان اجرا کرده اند. فوق العاده است فوق العاده.