عارف قزوینی

عارف قزوینی

شمارهٔ ۲۶

۱

ای دست حق پشت و پناهت بازآ

چشم آرزومند نگاهت بازآ

وی تودۀ ملت سپاهت بازآ

قربان کابینۀ سیاهت بازآ

۳

سرخ و سفید و سبز و زرد و آبی

پشت گلی و قهوه‌ای، عنابی

یک رنگ ثابت زین میان کی یابی؟

ای نقش هستی خیرخواهت بازآ

۵

بازآ که شد باز،

با دزد دمساز،

یک عده غماز

کرسی‌نشین دور از بساط بارگاهت بازآ

۷

کابینۀ اشراف جز ننگی نیست

این رنگ‌ها غیر نیرنگی نیست

دانند بالای سیه رنگی نیست

قربان آن رنگ سیاهت بازآ

۹

از گرگ ایران پاره کن تا اشرار

دلال تا یوسف‌فروش دربار

از دزد تا یعقوب آل قاجار

افتاده در زندان چاهت بازآ

۱۱

کردی تو رسوا،

هر فرقه‌ای را،

شیخ و مکلا

شد سیلی‌خور طرف کلاهت بازآ

۱۳

این آن قوام‌السلطنه است ایمن شد

زن بود در کابینه مردافکن شد

اسکندر اشراف بنیان‌کن شد

ای آه دل‌ها خضر راهت بازآ

۱۵

چون افعی زخمی رها شد بد شد

گرگ از تله پا در هوا شد بد شد

روبه گریزان از بلا شد بد شد

جز این دگر نبود گناهت بازآ

۱۷

ز اشراف بی‌حس،

ز اشرار مجلس،

ما با مدرس

سازیمشان قربانیان خاک راهت بازآ

۱۹

ایران سراسر پایمال از اشراف

آسایش و جاه و جلال از اشراف

دلالی نفت شمال از اشراف

ای بی‌شرف گیری گواهت بازآ

۲۱

کابینه‌ات از آن سیه شد نامش

هر روسیاهی را تو بودی دامش

بر هم زدی دست بد ایامش

منحل شد از چند اشتباهت بازآ

۲۳

بذری فشاندی،

تخمی نشاندی،

رفتی نماندی

بازآ که تا گل روید از خرّم گیاهت بازآ

تصاویر و صوت

دیوان عارف قزوینی به کوشش عبدالله بهسرشتی - عارف قزوینی - تصویر ۱۶۲

نظرات

user_image
آرمان
۱۳۹۸/۰۴/۱۸ - ۰۶:۰۲:۳۲
این شعر و تصنیف رو عارف برای سید ضیاء الدین طباطبایی سروده و ساخته. سیدضیاء قبل از رضاشاه کابینه 90 روزه ای داشت که به کابینه سیاه معروف بود.عارف قزوینی طرفدار جریان سیاسی سید ضیاء بود و این تصنیف رو براش ساخت ولی بعدا پشیمان شد!لازم به ذکره که عارف قزوینی در سیاست خیلی فازهای چپندر قیچی داشت :) طرفدار یه جریان سیاسی میشده بعد میفهمید عجب اشتباهی کرده!...
user_image
کژدم
۱۴۰۲/۱۰/۳۰ - ۱۰:۳۳:۱۶
عارف پیرامون این تصنیف نوشته است: «در مسافرت اول ذی‌حجه ۱۳۴۰ به کردستان بعد از آنکه احساسات طبقات زحمت‌کش ایران را نسبت به آقا سید ضیاءالدین دیدم این را ساختم. در تهران مخالفین کابینهٔ سیاه اسنادی نماند که از این جهت به من ندهند ولی من تصور می‌کنم اغلب این‌ها آن‌هایی بودند که سید نفی و یا زجرشان کرده بود! علت طرفداری من از سید ضیاء اول این است که از طبقهٔ عامه به مقام وزارت رسیده و طلسم اعیانی را در هم شکست. دوم آنکه به واسطهٔ فعالیت و جدیت خود نمونهٔ بزرگی از اینکه لیاقت یک وزیر یا مدیر چیست نشان داد و برای آبادی کشور قدم‌های بزرگ برداشت و شالودهٔ کارهای مفید ریخت که دوست و دشمن معترفند. سوم آنکه داغ باطله به اشراف زد و می‌رفت گریبان ما را از دست این طبقه رها نماید. افسوس که کارش ناقص ماند. می‌گویند سیاست خارجی او خوب نبوده چون دشمنانش زیادند و تهمت در ایران فراوان است و آسان، پس من در واقعیت این اسناد شبهه خواهم نمود. اگر وقتی این اسناد صورت حقیقی پیدا کرد البته گفته‌های خودم را پس گرفته و سید را خائن خواهم شناخت.» تاریخ قمری‌ست برابر با سوم مرداد ۱۳۰۱.