
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۱۰۰۰
۱
اصل ناپیدا و عکسی در میان افکندهای
کیمیا پنهان و غوغا در جهان افکندهای
۲
گل شُدَت آیینهدارِ رنگ و بو در بوستان
سوز از آن در عندلیب نغمهخوان افکندهای
۳
بر ظهورت متفق قومی شده زاهل یقین
قوم دیگر را به خفیه در گمان افکندهای
۴
تا کنم حل بر حکیمان نقطه موهوم را
گفتوگویی از دهانت در میان افکندهای
۵
تا کشم در رشته توصیف توحید تو را
لؤلؤ منظوم از آنم در دهان افکندهای
۶
شمهای از وصف رخسار تو نتوانم نگاشت
گرچه استعدا در کلک و بیان افکندهای
۷
بر زبان کس نمیگنجد چون اوصاف تو
زآن سبب نام علی را بر زبان افکندهای
۸
از پی تمییز قلب صاف در بازار کون
این محک را در میان بر امتحان افکندهای
۹
ای طبیب درد عیسی ای علی مرتضی
رحم کن آشفته را کِش ناتوان افکندهای
نظرات