آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۰۱۲

۱

ارغوان است که با غالیه آمیخته‌ای

یا که بر برگِ سمن سنبلِ تر ریخته‌ای

۲

شهر بر هم زده آشوب دو چشم سیهت

این چه فتنه است ندانم که برانگیخته‌ای

۳

نیست در طره خوبان به جز از فکر خطا

تا کی ای دل تو در این سلسله آویخته‌ای

۴

نامِ اغیار شده ذکر لبِ شیرینت

این چه نوش است که با نیش درآمیخته‌ای

۵

لاجرم مردم چشمان تو بیمار بماند

بس که مشک از خمِ زلفینِ سیه بیخته‌ای

۶

مظهر نور علی گر نه‌ای فتنهٔ شهر

زابروان تیغ دودم از چه برآهیخته‌ای

۷

راه بر اوج جلالش نبری آشفته

گرچه جبریل شوی بال فروریخته‌ای

تصاویر و صوت

نظرات