آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۰۲۶

۱

آمد بگفتار آن لعل دلخواه

حل شد معمی الحمدلله

۲

نیکست انجام ایجان ناکام

کامشب بکام است آن لعل دلخواه

۳

ببردت زتلبیس از راه ابلیس

ره رو شود گم از پیر گمراه

۴

از مرکز خاک تا سطح افلاک

سوزیم و شوئیم از اشک و از آه

۵

از لطف آن قد و زحسن آن خد

نه دل بسرو و نه چشم بر ماه

۶

خورشید هر روز آید بکویت

تا چهره ساید بر خاک درگاه

۷

منت زدونان تا کی پی نان

همت زحیدر رزق از خدا خواه

۸

میخانه ظلمات آب خضر می ‏

خضر است آگاه زین رسم و این راه

۹

از عشق بازی خوشتر ندیدم

زاوقات عشاق صد لوحش الله

۱۰

آشفته در ذکر از زلف و رویش

هم در شبانه هم در سحرگاه

۱۱

از هر چه جز عشق کردیم توبه

جز مدح حیدر استغفرالله

تصاویر و صوت

نظرات