
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۱۰۵۸
۱
مرغ هوهو زد به گلشن خیز دهی
از سبو می در قدح کن یا صبی
۲
ناخدا را گو بطوفان دل بنه
کان نه آن دریاست کش یا بند پی
۳
نی برقص آورد باد صبحدم
نوش کن باده ببانگ چنگ و نی
۴
جام جم گیر و مخوان قصه زجم
می بخواه و بگذر از کاوس کی
۵
آب آتشگون و لاله آتشین
برد از خاطر غم سردی دی
۶
گر کسی مجنون شود در دشت عشق
لیلی دیگر برون آید زحی
۷
ای عزیز ار سوی کنعان بگذری
گویدت یعقوب اهلا یا بنی
۸
آذرم بر جان زد آذربایجان
میبرم یرغو بر سلطان ری
۹
تا بگیرد از کرم فیروز شاه
خرقه آشفته را از رهن می
نظرات