آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۰۸۱

۱

در کمندم فکنده صف شکنی

نقدم از کف ربوده سیمتنی

۲

سخت بازو و عربده جوئی

صف شکن جان شکار راهزنی

۳

غیر زلفش ندیده کس که کند

جا ببال فرشته اهرمنی

۴

چند عاشق کشی کنی شیرین

بهر شهرت بس است کوه کنی

۵

من نگویم که ماه در فلکی

من نگویم که سرو درچمنی

۶

زآنکه از آن ندیده ام رفتار

زآنکه نشنیده ام از آن سخنی

۷

گل شاداب گلشن جانی

ماه بزمی و شمع انجمنی

۸

با رخ و زلف تو خطا باشد

که ببویند سنبل و سمنی

۹

مگر ای زلف نافه چینی

مگر ای چشم آهوی ختنی

۱۰

بنواز ای شمیم گلشن مصر

پیر کنعان ببوی پیرهنی

۱۱

ما و من را بنه بکش می عشق

تا نماند بجای ما و منی

۱۲

می عشقت که بخشد آشفته

جز علی یا حسین یا حسنی

تصاویر و صوت

نظرات