آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۰۸۷

۱

اوقات خوش کدام است ایام عشقبازی

مشغول دوست بودن وز غیر بی‌نیازی

۲

دوشم به گوش می‌خواند نی نکتهٔ حقیقت

مطرب بیا بگردان این پردهٔ مجازی

۳

از حرف حق میندیش گر می‌زند به دارت

خواهی اگر چو منصور در عشق سرفرازی

۴

فخر تو درس عشق است نه صرف و نحو و حکمت

گیرم به علم باشی برتر ز فخر رازی

۵

تا ترک غمزهٔ تو زابرو اشارتی کرد

ترکان به پارس کردند آغاز ترکتازی

۶

یک جام می به گردش کار جهان بسازد

ناید ز دور گردون اینگونه کارسازی

۷

بلبل که عاشق آمد بر سنگ و گل بنالد

بر پنج روز حسنت ای گل تو چند نازی

۸

آشفته شیخ مغرور از کعبهٔ حجیز است

من در عراق جستم شاهنشه حجازی

۹

مرآت جلوهٔ حق معنی عشق مطلق

فرمانروای بر حق حیدر امیر غازی

تصاویر و صوت

نظرات