آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۱۰۵

۱

دوست میدارم که گیرم دلبری

پاکدامن شاهدی جنگ آوری

۲

دادخواهان روز حشر از دست تو

داوری دارند و تو خود داوری

۳

ملک دل چشمت گرفت از غمزه ای

کعبه را تسخیر کرده کافری

۴

یوسفت چون بنده شد غلمان غلام

کی به ببینی سوی چون ما چاکری

۵

ایکه چون منصور گفتی حرف حق

داربر پاشد اگر داری سری

۶

کس ندیده غیر از آن زلف سیاه

هندوئی کز ماه سازد بستری

۷

مدح حیدر عادت است آشفته را

ظلم باشد گوید ار از دیگری

۸

از دل عشاق خیزد مهر دوست

نیست در هر بحر زینسان جوهری

تصاویر و صوت

نظرات