آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۱۰۸

۱

از غمره تو ترک کند کسب رهزنی

زلفت به بت فکنده لباس برهمنی

۲

زلفت به پیش خط تو خم گشته آنچنانک

خیره بتو جوان نگرد پیر منحنی

۳

کبر و منی زسر بهل از خود سبک برآی

کازما و و من برون کندت رطل یکمنی

۴

ابرو کمان و زلف کمند و مژه چو تیر

اسباب تست جمع پی صید افکنی ‏

۵

از بیم تیر غمزه جوشن شکاف تو

داود وار خط برخت کرده جوشنی

۶

سنگین دلان زتیر نگاهت به بیم از آن

در سنگ خاره کند تیر آهنی

۷

ای عشق ریشه کن چه سپر پیشت آورم

صبر ار بود چو کوه زجایش تو بر کنی

۸

جامی بده زمیکده حب مرتضی

کاشفته را رها کند از دنیی دنی

تصاویر و صوت

نظرات