آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۱۱۴

۱

دام به راه می‌نهی طره کمند می‌کنی

صید بود چو خانگی از چه به بند می‌کنی

۲

تا که نهی در آتشم تا که کنی مشوشم

خال نهی به عارض و زلف نژند می‌کنی

۳

زآن خط و لعل دل‌نشین کرد شکر نبات بین

چند نبات جویی و پرسش قند می‌کنی

۴

من ز سواد مردمک زود سپندت آورم

تا تو به رفع چشم بد فکر سپند می‌کنی

۵

چشم گشای باغبان وآن قد معتدل ببین

سرو بگو که شرم کن سر چه بلند می‌کنی

۶

فکر خطا حدیث گل پیش جمال گل‌بدن

قصه ز مشک یا خطش سهو تو چند می‌کنی

۷

طایف کعبهٔ رضا آشفته گو به سر رود

چند به خانه خفته و فکر سمند می‌کنی

تصاویر و صوت

نظرات