
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۱۱۳۵
۱
سوختم کس نه دود دید و نه بوی
پیش خامان حدیث پخته مگوی
۲
میل شیرین زبانی دشمن
نکنم گرچه دوست شد بدخوی
۳
صبری ایشیخ بادیه فرسا
خانه دل چو هست کعبه مجوی
۴
تشنه در احتمال آب بمرد
جاری آب فرات اندر جوی
۵
رندی و زهد و عشق و حکمت و دین
آب و آتش شمار و سنگ و سبوی
۶
نبود درس عشق در دفتر
گو بیا این ورق در آب بشوی
۷
روزی ای شهسوار عرصه حسن
پیش چوگانت اوفتم چون گوی
۸
عارفان در سماع روحانی
صوفیان در طلب بها یا هوی
۹
بکنی ذکر آن لب آشفته
بذله های لطیف و نغز بگوی
۱۰
چون نویسی مدیح حیدر را
مشک از کلک تو بگیرد بوی
نظرات