
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۱۱۵۴
۱
نافه بنافه دارد اگر آهوی تتاری
تو صد هزار نافه از چین مو بباری
۲
جز چشم جان شکارت در چین زلف جادو
هرگز ندیده آهو در چین کسی شکاری
۳
ای خط تو دود و عودی بر روی آتشینش
بر مجمری که دیده عودی چنین قماری
۴
زآن چشمکان کافر دارم حذر که دیدم
صد ملک دل زبیمش در زلف تو حصاری
۵
نقص و کمال مردم از عشق میتوان یافت
آری محک شناسد زر را به کم عیاری
۶
چون استوار نبود پیمان عمر با کس
محکم کنند پیمان یاران بعهد یاری
۷
تا زلفت بیقرارت منزلگه رقیب است
آشفته را نمانده بر جان و دل قراری
۸
غیر از علی که باشد سلطان به کشور عشق
جز عشق عاشقان را نبود دگر دیاری
نظرات