
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۱۱۵۶
۱
ای که آگه نیستی از حال گوی
چنبر چوگان ببین و ز گو مگوی
۲
گر گلت را برد گلچین عندلیب
خار گو از دیده چون مژگان بروی
۳
خرمن عشاق را آتش بیار
برق گو جز آشیان ما مجوی
۴
چون قد موزونت و چشم ترم
سرو نه در باغ و آبی نه بجوی
۵
ما ببوی موی جانان زنده ایم
قوت روحانیان باشد ببوی
۶
هر که نقش مرتضی آشفته بست
نقش غیر از دیده و دل گو بشوی
۷
خضر گو آب بقا اینجا مبر
روح گو خاک سر کویش ببوی
نظرات