آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۱۶۲

۱

عمری به کعبه و دِیر بردیم انتظاری

ز آن انتظار جز عشق حاصل نگشت کاری

۲

جانان ز دست رفت و جان از فراق فرسود

بر جان ز کسوت تن برجای مانده باری

۳

ای گل ز صحبت من تا چند میگریزی؟

هر جا که گلبنی هست پابست اوست خاری

۴

چشم تو ترک مستی کارد به تیغ دستی

حسن تو باغبانی روی تو نوبهاری

۵

احوال دل چه پرسی کاندر فراق چون شد؟

خون گشت و گشت جاری پیوسته از مجاری

۶

گمگشتگان وادی حیران به شوق کعبه

لب‌تشنگان بمردند از ذوق آب جاری

۷

مردم نهاده گنج و من مدح سنج حیدر

گنجی از این بهت نیست آشفته یادگاری

تصاویر و صوت

نظرات