آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۱۱۸۸

۱

بغیر از آن خم مو ایدل آشیانه نداری

خبر زکار نسیم صبا و شانه نداری

۲

باین خوشاست دل ودیده ام بمحفل اغیار

مهی دو روز فزون جا بهیچ خانه نداری

۳

زچیست زرد شده روی سرخ تو ایشیخ

مگر بخانه دگر زآن می مغانه نداری

۴

بقتل من کمری بسته ای که با نظر است این

برای کشتن عاشق جز این بهانه نداری

۵

کنونکه خون دلی هست و ناله عیش بپا کن

که احتیاج بچنگ و می و مغانه نداری

۶

غریق لجه عشق است نوح و کشتی او

خبر دلا تو از این بحر بیکرانه نداری

۷

حدیث از کی و جم تا بچند مطرب مجلس

مگر به پرده نواهای عاشقانه نداری

۸

نشان مهر علی گشته است نقش جبینت

بروز حشر جز این داغ تو نشانه نداری

۹

پناه تو چه بود صاحب زمان دل مسکین

زمیر عصر تو بیم و غم زمانه نداری

تصاویر و صوت

نظرات